165

روی در آزمایشگاه بزرگ نوشته "آزمایشگاه مخابرات بی سیم پهن باند و پردازش سیگنال های دیجیتال" ولی من و دونه برف تنها کاری ک آنجا انجام نمی دهیم "مخابرات بی سیم پهن باند و پردازش سیگنال های دیجیتال" است. 

158

زیادی تاریک بود من سرم را کرده بودم توی کتاب و داشتم کیس جدید درمانی یالوم را میخواندم هفت درس پیشرفته در درمان سوگ. بچه ها سرشان را کرده بودند توی لپ تاپ و کاغذ و برگه هایشان، برای ارائه آماده میشدند. استاد با دقت به کسی ک پای تخته بود گوش میداد. یک ساعت از شروع ارائه ها گذشته بود ک خیلی خجسته طور آمد توی اتاق پروژه. نوبتش ک رسید رفت بالا و گفت "من وقت نکردم اسلاید درست کنم ." من حس کردم الگوی خودم توی زندگی را پیدا کرده ام توی اتاق پروژه سر یک ارائه ی چرت. کی باورش می شد ؟

126

حال همه ی ما خوب است. هوا آلوده نیست. تهران طوفان نشده. استاد سالم است و چلاق نشده. تعطیلی رسمی و غیر رسمی ای در کار نبوده. آسمان هم ب زمین نیامده حتی. ولی امتحان ما برای بار سوم ب تعویق افتاد. این مسئله نشان میدهد ما دانشجویانی هستیم ک ابدن جنبه ی داشتن استاد گوگول و مهربانی مثل استاد مخابرات پیش رفته را نداریم.

118

استاد مخابرات پیش رفته در حالی ک خیلی جدی دارد نوشته های قبلی اش روی تخته را نگاه میکند : "برای رفع این مسئله از دمدولاتور چنگال باغبانی استفاده میکنیم " بعد نگاهی ب ما می اندازد و یک چیزی توی قیافه های ما میبیند ک باعث میشود بگوید " همون شن کش خودمونه بابا ! حالا من ترجمش کردم اسمشو گذاشتم چنگال باغبانی "

ما : :|

استاد : " شن کشم نمیدونید چیه ینی ؟! "

ما : آیکون بعضی وختا بیاید فارسی رو پاس نداریم خب ؟

113

او یک پیر مرد اخموی بداخلاق است .

من نمیتونم با ایشون ارتباط برقرار کنم ابدنم ب حوزه کاریشون علاقه ندارم.

- مدیر گروه مربوطه- : شما رزومه خوبی دارید ولی ایشون خودش اول از همه دست گذاشته رو شما بقیم نمیتونن چیزی ب ایشون بگن شما پس فردا بخوای بری سرکار کارت گیر ایشونه بخوای هیئت علمی بشی بازم کارت گیر ایشونه حتی برا ادامه تحصیلم بخوای بری ایشون نفوذ خیلی بالایی داره .

پس دیوار بلندیه ولی من ازش رد میشم !

- چیزی گفتین ؟

نه ، میفرمودید.

- ب هرحال ب نظر من سعی کنید با ایشون کنار بیایید چون حتی اگه بخوان میتونن شما رو آموزش محور کنند از دست منم کاری بر نمیاد.

از اتاق مدیر گروه آمدم بیرون و ب این فکر کردم ک 90 درصد مردهایی ک من تا بحال توی زندگیم دیده ام " پَچول " بوده اند. آدم های این دانشکده برای آن پیرمرد اخموی بد اخلاق احترام قائل نیستند فقط ب شدت از او میترسند ! و این نمونه بارز "پچولی" است. 

او بداخلاق و اخمو است ؟ او حتی جواب سلام دانشجوهایش را هم نمیدهد ؟ او خیلی کله گنده است ؟ دانشجویانش باید روی موضوعی کار کنند ک او میخواهد ؟  فعلن ک داریم روی موضوعی کار میکنیم ک من میخواهم !


93

استاد ابتدای جلسه : " من نمیتونم زیاد برای شما وقت بذارم نهایتا هفته ای یک ربع این هفته هم با بچه های دکتری جلسه دارم نمیشه شما برو هفته ای دگ بیا "

استاد نیم ساعت بعد : "جدن؟ more than enough ! این خیلی عالیه شما حتمن فردا بیا با هم ی جلسه داشته باشیم "


من :|


80

استاد این امروز سر کلاس دچار سقوط آزاد شد :| من دیگ حرفی ندارم .

74

از معجزات درس روش های بهینه سازی همین بس ک استاد ابتدا فصل هفت یک کتاب را درس داد بعد رفتیم فصل دو بعد پریدیم فصل پنج بعد رفتیم فصل دو یک کتاب دیگر برگشتیم فصل شش کتاب اولی بعد رفتیم فصل سه یکمی هم از فصل هشت بعد رفتیم فصل دوازده یک کتاب دیگر ، الان هم دقیقن نمیدانیم کجا استیم. چ شده ؟

ما هم هنوز نشدیم البته

آیا شما تا ب حال فارق(غ؟)التحصیل شده اید ؟ برای فارق التحصیلی از تنها جایی ک نباید امضا بگیرید گلاب ب روی مبارکتان سرویس بهداشتی اعم از واحد خواهران و برادران است.

البته زهی خیالات باطله ! چرا ک ممکن است یکی از همین امضا دهندگان محترم ب شما بگوید : " إع مهرم نیست بگو اون آقا إ ک تو سرویس بهداشتیه برات مهر بزنه " :|

در جریان باشید

ی نفر سر امتحان فرآیند غش کرد :|

اسمایلی دهن دره !

جدیدا فهمیده ام ک جزو فنچ های کلاس محسوب میشوم. راستش را بخواهید این موضوع شدیدا باعث خواب آلودگی من میشود من باید کمی بیشتر میخوابیدم. انسان میتواند ب جای قرار گرفتن در بین دهه شصتی هایی  ک اصرار دارند دنیایشان با دهه هفتادی ها خیلی متفاوت است بیشتر بخوابد.

من ب اعصاب تو شیشه ی همه مخابراتی ها احترام میگذارم !

باید اسم مهندسی مخابرات را میگذاشتند مهندسی غولات (غولین) آخر  !