-سیاست رییس تیم ما اینجوریه ک میندازتمون وسط اقیانوس. " یا شنا یاد میگیریم یا می میریم" فلذا حالم خوب نی اصن.


- ولی روز اول ک من کارم رو با هم  تیمیم شروع کردم بش گفتم ب حافظه ی من اطمینان کن ب نظرم ی جمله ی ساده ی واضح بود و لازم نبود اینقدر در برابرش مقاومت کنه. سر ی چیزی ب مشکل میخوردیم و بش میگفتم تو استاندارد گفته ب فلان مدل باید پیاده سازی بشه حقیقتا وقتی در جواب این حرف من میگف صفحش رو بم نشون بده من تو مغزم نشسته بودم رو ی ی صندلی راحت آب آلبالوم رو میخوردم و گیوتین  رو رها میکردم رو گردنش. یذره ک رفتیم جلوتر دیگ صفه رو نمیپرسید ازم فقط میپرسید مطمنی اینو گفته؟ ک البته هرچند از حالت قبل بهتر بود ولی تاثیری روی اینکه من تو مغزم گیوتین رو رها نکنم رو گردنش نداشت. الان؟ نه دیگ الان کاری باهاش ندارم، الان با هم میشینیم رو صندلی های راحت اب آلبالومون رو میخوریم چون هرجا ب مشکل میخوریم ب رییس میگه از سعیده بپرس وقتی میگه تو متن این نوشته شده ینی نوشته شده. 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد