338

این ی پاسخ رسمیه D:  ب یکی از کامنت های پست 335


و بدا به حال کسی که با دستۀ چهارم در ارتباط باشه... 
 با اینکه همیشه وبلاگت خونۀ امیدمه، با اینکه هر وقت داغم میام اینجا که خنک بشم، با اینکه دلم نمیاد حتی یه واو از نوشته های قشنگت رو جا بندازم، ولی این یکی خیلی داغم کرده... 
تا حالا باهاشون در ارتباط بودی؟ خوشحالن آره... خیلی خوشحالن، ولی خوشحالیشون به قیمت بدبختی تمام آدمای دور و برشون تموم میشه... 
 وبلاگت برام مثل متن مقدس می مونه! تحمل حتی یه کلمۀ یه ذره به کج رفته رو ندارم  
من خیلی دلم برات تنگ شده، خیلی... 
اونقدر که با دیدنتم فکر نکنم حل بشه...







آفرین زدی ب هدف ! منظور من هم دقیقن همینه ک حال خودشون خوبه، چون ی سری آپشن های خاص دارند هیچ وقت فکر نمیکنند دارند اشتباه می کنند هیچ وقت فکر نمیکنند نمیفهمند و حتی احساس نمیکنند دارند بقیه رو نابود می کنند چون به نظر خودشون دارند درست ترین کار ممکن رو انجام میدند، من ازشون دفاع نمیکنم این گروه قابلیت این رو دارند ک کل دنیا رو ب باد بدند ولی حتی اگ کل دنیا رو ب باد بدن بازم حالشون خوبه بازم از خودشون راضیند، چیزی ک من تحسینش میکنم این حسه، همین ک فکر کنی داری درست ترین کار ممکن رو انجام میدی، این دقیقن چیزیه ک بدستش نمیاری مگ اینکه یا جزو گروه اول باشی یا آخر .. میشه جزو گروه اول بود؟ فقط اونایی میتونند که کامل شده باشند،  تو تا حالا ی ادم کامل دیدی؟ "من با قطعیت بهت میگم ندیدم."


و برای دو تا جمله آخرت 

من خیلی دلم برات تنگ شده خیلی ...

اونقدر که با دیدنتم فکر نکنم حل بشه ... 


من هم دیقن همین اندازه اصلن ب همین خاطره ک تو بهترینِ جانی  :)



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد