307

میگه چیه میخونی؟ براش توضیح میدم میگم که بار چهارمه میخونمش، تعجب میکنه ولی براش توضیح نمیدم که تهش مهم نیست سیر قصه قشنگه چیزی که میخواد بگه معنا داره. برای تو میگم ولی، بهترین زبون رسوندن حرف های درست و حسابی به بقیه زبون قصه است آدما قصه ها رو دوست دارند بهتر میتونی یاد بدی اگر بلد باشی روایت های قشنگ تری تعریف کنی و بهتر میتونی یاد بگیری اگر روایت های آدمای سطح بالا رو بخونی. همه ی اینا به کنار این کتابه از ی جنبه ای دیگه هم برای من عزیزه، این کتابه رو براش میخوندم وقتی خوابیده بود رو چمنا، همون روزی که گفت سعیده من انگار همه ی دنیا رو گشتم تا برسم به تو، من نفهمیدم این حرف رو، هیچ وقت هم نمیفهمم بزرگا که دنبال کوچیکا نمیگردن میگردن؟ قانون دنیا هیچ وقت اینجوری نبوده. این کتابه رو میخوندم براش دراز کشیده بود رو چمنا نگاهش ب من بود، گوشش هم؟ نمیدونم، رسیدم به اونجایی که سانتیاگو میخواست تبدیل به باد بشه، تهران طوفان شد، یادته؟ ما دویدیم که برسیم به یه سقف وسط دوییدنامون حسابی خندیدیم حسابی هم خاک رفت توی چشمامون، چرا ولی باد نشدیم بهترین جانم؟ چرا فرار کردیم؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد