247

خاطره یه تجربه با اصل اون تجربه میتونه خیلی متفاوت تر باشه. خاطره ها مقدس ترند بزرگترند گاهی حتی از اصل تجربه دردناکترند حسی ک از مرورشون ب آدم دست میده انگار ک خیلی عمیق تره چون شالوده ذهن هم بش اضافه میشه. وقتی میخوایم خاطره ی تجربه خوب رو یادآوری کنیم تمام حس های خوبمون تو اون زمینه فعال میشه حاصلش میشه چیزی ک ما میخوایم. نمیدونم تا حالا بش دقت کردی یا نه؟ چون مطمئنم حسش کردی. یادآوری ی خاطره بد میتونه به مراتب دردناکتر از حسی باشه ک تو اصل واقعه داشتیم و یادآوری ی خاطره خوب میتونه خیلی شیرین تر از اصل واقعه باشه. 


+ نمیتونم پستم رو تموم کنم. سر رسید روی میزم پر شده از جمله هایی ک تموم نشدند. این آشفتگی ک گرفتارش شدم رو دوست ندارم. دلم بی خیالی مثال زدنیم تو برخورد با اتفاقای دور و برم رو میخواد. آدمایی بودند مثل نیکولا و هستند مثل بهترین جان ک زندگی من رو سبک کردند باعث شدند عمیقا بهم حس سبکی دست بده. ولی مشکل من دقیقا عمیق بودن این حس سبکیه. این از من خیلی بزرگتره از سطح تحمل من خیلی بالاتره.