190

من هیچ وقت تو کتاب خوندن آدم موضوع محوری نبودم. هیچ وقت شروع نکردم راجع ب ی موضوع خاص خوندن. من شدیدن آدم نویسنده محوریم و تو این زمینه گندشو در میارم. وقتی از سبک نوشتن ی نویسنده خوشم بیاد هرچی نوشته باشه میخونم. این حس خوبی داره. می تونی تغییر طرز تفکر ی نویسنده تو سیر کتاباشو ببینی میتونی حس کنی چ چیزایی براش خیلی مهم بودن و دقیقن چرا خواسته نویسنده بشه. میدونی من دنبال چیزیم ک فقط با خوندن ی کتاب خوب ب دست نمیاری من دنبال اون آدمیم ک پشت این نوشته ها قایم شده. وقتی ی کتاب خوب میخونی با داستان و شخصیاتش ارتباط برقرار می کنی ولی اون کسی ک اون کتابو نوشته نمی بینی ولی وقتی چن تا داستان مختلف ازش بخونی پیدا میشه نشونه های اون آدمو میچسبونی ب هم و میسازیش. ب نظر من اونی ک ی اثر خیلی خوب خلق میکنه خودش از اون اثر خوب جالب تره. سوژه ی جدیدم "آلبر کامو" ئه. آدم جالبیه .
نظرات 4 + ارسال نظر
مهرزاد جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 22:00 http://acetaminophen500.blogsky.com

بر عکس من.هیچوقت ادمی نبودم که بخام کل نوشته های نویسنده رو بخونم مگر اینکه نوع نگارشش واسم خیلی جالب و جذاب بوده باشه..

معمولن دومی باعث میشه من اولی رو انجام بدم. نوع نگارشش. ی اثر عالی.

مَـن .. پنج‌شنبه 29 مرداد 1394 ساعت 01:05 http://http://neighbor-g0d.blogfa.com/

منم تقریبا اینجوریم .. ;))))

پرچم بالاست

tree یکشنبه 25 مرداد 1394 ساعت 00:49

آلبرکامو عالییه. مخصوصا بیگانه
یه سری هم به گارسیا مارکز بزن

بله :)
مرسی. حتمن.

نفس شنبه 24 مرداد 1394 ساعت 11:50 http://nafas777.blogsky.com/

مادر مرد....
بیگانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد