99

پارسال کوله سیاهه گیر کرد توی در آسانسور و بندش پاره شد  امشب مامان کوله سیاهه را آورد و گفت بندش را درست کرده یک چیزی توی جیب کوله سیاهه بود. مامان پرسید : " سعیده ؟ چرا زل زدی ب این گوسفنده میخندی ؟ "

گفتم : " آخه یادم رفت آب و علفشو ب موقع بدم "